سفارش تبلیغ
صبا ویژن

































دانلود و نقد کتاب

دل دیوانه ی تنها،دل تنگ...!

http://450.ir/upload/103/1033-21-94741393-113.jpg

سر خود را مزن اینگونه به سنگ
دل دیوانه ی تنها، دل تنگ!

منشین در پس این بهت گران
مدران جامه ی جان را، مدران!

مکن ای خسته، در این بغض درنگ
دل دیوانه ی تنها، دل تنگ!

پیش این سنگدلان قدر دل و سنگ یکیست
قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکیست

دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین
سینه را ساختی از عشقش، سرشارترین
آن که می گفت منم بهر تو غمخوارترین
چه دل آزارترین شد! چه دل آزارترین؟

نه همین سردی و بیگانگی از حد گذراند،
نه همین در غمت این گونه نشاند؛
با تو چون دشمن، دارد سر جنگ!

دل دیوانه ی تنها، دل تنگ!

ناله از درد مکن
آتشی را که در آن زیسته ای، سرد مکن

با غمش باز بمان
سرخ رو باش از این عشق و سرافراز بمان

راه عشق است که همواره شود از خون، رنگ
دل دیوانه ی تنها، دل تنگ!
فریدون مشیری


نوشته شده در یکشنبه 89/9/28ساعت 8:56 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |


این یک آزمون استاندارد روان‌شناسی است. شما باید خودتان را در هر یک از ده موقعیت زیر تصور کنید و گزینه مناسب خودتان را پیدا کنید و علامت بزنید...
نمره اعصاب شما چند است؟
بعد از آن، باید نمره مناسب خودتان را در پرانتز انتهای هر گزینه بخوانید و مجموع نمرات‌تان را حساب کنید تا بفهمید که آیا شما از آن آدم‌هایی هستید که زیر فشارهای زندگی، به هم می‌ریزند و تسلیم می‌شوند یا این‌که با صبر و اعتماد به نفس، در برابر مشکلات زندگی مقاومت می‌کنید و می‌ایستید.

فرض کنید کارفرمایتان از شما می‌خواهد به دفتر او بروید و هنگامی که شما را در دفترش می‌بیند، با لحن تندی با شما برخورد می‌کند. شما در این حالت، کدامیک از کارهای زیر را انجام می‌دهید؟

1) احساس شکست و تحقیر می‌کنید و هنگامی که به محل کارتان برمی‌گردید، ماجرا را برای بقیه همکاران‌تان هم تعریف می‌کنید. (2 نمره)

2) به محل کارتان برمی‌گردید و سعی می‌کنید همه چیز را فراموش کنید. (5 نمره)

3) موضوع را با یکی از صمیمی‌ترین دوستان‌تان در میان می‌گذارید و سعی می‌کنید با کمک او راه حلی برای مشکل‌تان پیدا کنید. (7 نمره)

فرض کنید که یک هفته است وارد محل کار جدیدی شده‌اید اما هر چه تلاش می‌کنید، نمی‌توانید با هیچ‌کدام از همکاران جدیدتان دوست شوید. چه کار می‌کنید؟

1) حوصله‌تان از این کار جدید سر می‌رود. دیر سر کار می‌روید و زود برمی‌گردید. (2 نمره)

2) کارتان را به درستی انجام می‌دهید اما هم‌زمان به دنبال کار مناسب‌تری هم می‌گردید. (5 نمره)

3) سعی می‌کنید بفهمید که مشکل از شماست یا همکاران‌تان. سعی می‌کنید علت این نوع رابطه را کشف کنید و راه حلی برایش پیدا کنید. (7 نمره)

فرض کنید چند ساعت روی یک پروژه وقت گذاشته‌اید اما کامپیوترتان دچار مشکلی می‌شود و تمام اطلاعاتی که روی سیستم ذخیره کرده بودید، ‌از دست می‌رود. آن‌وقت شما ...

1) دل‌تان می‌خواهد با مشت به صفحه مونیتور بکوبید و آن را خرد کنید. (2 نمره)

2) با عصبانیت از محل کارتان بیرون می‌آیید و از صحنه دور می‌شوید. (5 نمره)

3) ناراحت می‌شوید اما به این فکر می‌کنید که از چه راهی می‌شود دوباره این اطلاعات را به دست آورد و ذخیره کرد. (7 نمره)

فرض کنید که یک هفته برای پروژه‌تان زحمت کشیده‌اید و فقط چند ساعت دیگر تا موعد تحویل پروژه، وقت دارید اما هنوز قسمت‌هایی از کارتان مانده است که باید کامل شود. چه کار می‌کنید؟

1) می‌خواهید کارتان را تمام کنید ولی آن‌قدر هیجان‌زده و عصبی هستید که نمی‌توانید روی کارتان تمرکز کنید. (2 نمره)

2) با خودتان می‌گویید: شاید بد نباشد اگر کمی هم استراحت کنم. (5 نمره)

3) با خودتان می‌گویید: «من که تا اینجا آمده‌ام، این چند ساعت را هم کار می‌کنم» و بعدش هم تصمیم می‌گیرید کارتان را به اتمام برسانید. (7 نمره)

فرض کنید کارفرمایتان شما را از سر کارتان اخراج می‌کند. چه کار می‌کنید؟

1) آنقدر نگران و پریشان می‌شوید که شب خواب‌تان نمی‌برد. (2 نمره)

2) تصمیم می‌گیرید که چند روزی از کار به دور باشید (مثلا بروید مسافرت) و بعدش برگردید و به یک شغل جدید فکر کنید. (5 نمره)

3) نیازمندی‌های روزنامه را باز می‌کنید و به دنبال کار می‌گردید و از طریق دوستان و آشنایان‌تان هم جویای کار می‌شوید. (7 نمره)

فرض کنید در ارتباط با صمیمی‌ترین دوست‌تان دچار شک و تردید شده‌اید. چه کار می‌کنید؟

1) مدام به این فکر می‌کنید که دوست‌تان قصد دارد شما را فریب بدهد و به‌ شما خیانت کند. (2 نمره)

2) ارتباطتان را با او قطع می‌کنید. (5 نمره)

3) تصمیم می‌گیرید با او حرف بزنید و بفهمید که مشکل کجاست. (7 نمره)

فرض کنید رابطه‌تان با صمیمی‌ترین دوست‌تان به هم خورده است. آن‌وقت شما...

1) خودتان را به بی‌خیالی می‌زنید و می‌گویید تقصیر خودش بود! (2 نمره)

2) سعی می‌کنید با دوست دیگری، یک ارتباط صمیمانه برقرار کنید. (5 نمره)

3) سعی می‌کنید بفهمید مشکل‌تان کجای کار بوده و اگر رفع‌شدنی است، مشکل را رفع کنید؛ وگرنه، در ارتباط‌های بعدی، بیشتر دقت کنید. (7 نمره)

شب است و شما دارید در بزرگراه رانندگی می‌کنید که ناگهان اتومبیل‌تان دچار مشکل می‌شود و در تاریکی تنها می‌مانید. آن‌وقت شما...

1) وحشت می‌کنید که مبادا به شما حمله کنند یا ماشین‌تان را بدزدند. (2 نمره)

2) ماشین را قفل می‌کنید و برای کمک گرفتن به نزدیک‌ترین محل می‌روید. (5 نمره)

3) سعی می‌کنید از ماشین‌های دیگر کمک بگیرید. (7نمره)

دارید درست رانندگی می‌کنید اما ماشین پشت سرتان دستش را گذاشته است روی بوق و می‌خواهد از شما سبقت بگیرد. چه کار می‌کنید؟
1) می‌گذارید رد شود ولی به او ناسزا می‌گویید. (2 نمره)

2) اهمیت نمی‌دهید چون هنوز فاصله‌اش با شما زیاد است. (5 نمره)
3) کنار می‌کشید تا از شما سبقت بگیرد و رد شود. (7 نمره)

پلیس دارد به اشتباه شما را جریمه می‌کند در حالی که شما اطمینان دارید هیچ خلافی مرتکب نشده‌اید. چه کار می‌کنید؟
1) با پلیس جر و بحث می‌کنید و به او می‌گویید به هیچ عنوان این جریمه را قبول نخواهید کرد. (2 نمره)

2) می‌دانید که بحث کردن با او هیچ فایده‌ای ندارد و به همین خاطر جریمه را سریع قبول می‌کنید. (5 نمره)

3) سعی‌تان را می‌کنید که در کمال آرامش او را متقاعد کنید اما وقتی می‌بینید که او به هیچ وجه، قبول نمی‌کند جریمه را قبول می‌کنید. (7 نمره)

تفسیر آزمون
به کسانی که در این آزمون، بیشتر از 65 امتیاز آورده‌اند باید تبریک ‌گفت و آنهایی هم که امتیازشان بین 30 تا 65 شده است، باید بدانند که در مواجهه با استرس‌های زندگی‌شان کمی مشکل دارند و بهتر است درباره راه‌های مقابله با استرس بیشتر مطالعه و تمرین کنند.

نوشته شده در جمعه 89/9/26ساعت 4:26 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

راست قامت ایستادن: حالت ایستادن افراشته میگوید شما انسان با اعتماد به نفس، صادق و موفقی هستید. حتـی اگـر کـوتـاه قـد باشید، گرفتن یک ژست مطمئن و بی پروا شما را پر ابهت نشان خواهد داد.

گامهای کوتاه-بلند: استفاده از تمام طول پا در هنگام راه رفتن، گامهای بلند برداشتن و کمر را راست و سر را بالا نگاه داشتن بیانگر یک حالت مطمئن و با صراحت می باشد. برعکس گام های ریز و با شانه های قوز کرده فرد را ترسو و آسیب پذیر مینماید.

احوالپرسی دوستانه: با اندک بالا آوردن ابرو زمانیکـه بـرای نـخستین بار شخصی را ملاقات می کنید، شما را علاقه مند، با نشاط و هوشیار می نماید.

رویارویی نزدیک: هر فردی مجاز و نیازمند مقدار معینی حـریـم شـخـصـی در پـیـرامـون خودش میباشد. معمولا آن حریم شخصی 180-90 سانتیمتری شمـا امـتـداد مـی یـابد. محدوده صمیمی و خودمانی 50 سانتیمتر امتداد دارد. زمانیکه فردی خیلی نزدیک به جلو می آید منجر به مزاحمت و ناراحتی می گـردد. این یـک عـمل تـجاوز کارانه می باشد که مرزها و حدود دیگران را رعایت نکرده و احترامی برای آنها قائل نمی باشد. این طرز رفتار می تواند سبـب شود تا یـک فـرد مـنـفعـل و بی اراده، احساس آسیب پذیری کرده و حالت تدافعی به خود گیرد. تا زمانی که از شما در خواست نشده عقب بمانید.

بی رغبتی: اگر میخواهید برتر از دیگران جلوه کنید، پشت به دیوار تکیه زده و دست به سینه بایستید. پیام روشن است: “مزاحم نشوید.”

گرفتن گردن: هنگامیکـه دسـت بـه طرف بالا تاب خورده و خودش را به پشت گردن قلاب می کند نشانه خشم می باشد. در دوران بدوی این ژست به ضربت سختی بر سر فرد مقابل منجر می گشت. اما در جامعه متمدن میباید از این عمل اجتنـاب ورزیـد. افرادیکه زبان بدن را متوجه میشوند از توانمندی این عمل آگاه هستند.

بی قراری(وول خوردن): در موقعیت اجـتمـاعی هرگاه با پول خرد داخل جیبتان بازی کنید و صدای جیرینگ جیرینگ آن را درآورده یا با موها و یا لباستان کلنجار رویـد، علامت واضحی است که شما عصبی، بی قرار و هیجان زده می بـاشـیـد. بـرای گـذاشتن تاثیر خوب بر روی دیگران سعی کنید این حرکات تهییج آمیز و بیتاب گونه را در خود فرو نشانید.

کشیدن شلوار: این عمل در مردان بیش از زنان انجام میشود. چون مردها هستند که اغلب اوقات شلوار به تن می کنند. پارچه شلوار یک پا به نشانه نـابـاوری بـه بــالا کشیده میشود. مانند این میماند که پایش را روی یک چیز ناخوشایند گـذاشـته و میکوشد آن را از روی شلوارش بتکاند.

به دیوار تکیه زدن: زمانیکه شما به دیوار و یا درب ورودی با آرامش خاطر بسیار، تـکیه می دهید، به دیگران می گویید که بمانند. این روشـی اسـت برای طولانی کردن گفتگو خصوصا وقتی که در موقعیتهای اجتماعی قرار دارید.

ارتباط نزدیک: دو فردیکه با هم گفتگو کرده و همدیگر را در یک جایگاه و همسو مییابند، انس و علاقه متقابل را نمایان میکند. افرادیکه برای مدت زمان مدیدی با یکدیگر بوده اند حرکات یکدیگر را تـقـلـیـد و تـکرار کـرده و حـتـی کلمات و الفاظ یکسانی را همزمان بیان میکنند.

نزاع: هنگامی است که دو فرد رو در روی هم، اما برخـلاف مـورد قـبلـی می ایستند که بیانگر خشونت و تند خویی شدید میباشد. در شرایط عادی هر دو فرد در هنگام صحبت کردن اندکی از یکدیگر فاصله میگرند. امـا هرگاه بخواهند با یکدیگر زورآزمایی و نزاع کنند خود را در حالت بینی به بینی قرار میدهند که تقابل بسیار خطرناکی است.
تعظیم کردن: این ژست ادای احترام دنیای کهن، دیگر کاربردی جـز در محافل دیپلماتیک و موقعیت های رسمی ندارد. هر چند که در زمانهای گذشته بـه عنوان ادای احـترام و درود فرستاندن متعارف بکار می رفته است، اما اکنـون در اغـلـب اوقـات تـوسـط هـنرمـندان و مجریان بر روی سن مورد استفاده قرار میگیرد.


نوشته شده در جمعه 89/9/26ساعت 4:24 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

بسیاری از افراد هنگام رویارویی با مشکلات زندگی فاقد توانایی‌های لازم برای مقابله با آنها هستند و همین عدم توانایی می‌تواند زمینه‌ساز بسیاری از مشکلات و آسیب‌های روان‌شناختی باشد اما در مقابل عده دیگری می‌توانند از مشکلات و موانع موجود عبور کنند و از دیدگاه همه ما به افراد موفقی تبدیل شوند. روان‌شناسان با بررسی خصوصیات این افراد موفق به یک سری فرآیندهای مشابه دست یافته‌اند که از آن به عنوان راهبردهای مقابله‌ای یا مهارت‌های مقابله با تغییرات زندگی یاد می‌کنند و یکی از موثرترین این مهارت‌ها، مهارت جرأت‌ورزی است. در این باره با دکتر حسین اسعدی، روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه شیراز به گفتگو نشسته‌ایم...

آقای دکتر! جرأت‌ورزی یعنی چه؟
در یک جمله می‌توان گفت جرأت‌ورزی توانایی ابراز خود و ابراز حقوق خود بدون پایمال کردن حقوق دیگران است. با داشتن این مهارت افراد قادرند که اعتماد به نفس زیادی داشته باشند و موجب برانگیختن حس احترام دیگران شوند و در این شرایط است که تسلط بر موقعیت‌ها و مشکلات روزمره تا حد زیادی آسان می‌شود البته جرأت‌ورزی، جرأت‌مندی، ابراز وجود، قاطعیت و حتی مهارت نه گفتن تا حدودی مشابه هم هستند و همین معنی جرأت‌ورزی را می‌دهند.

از کجا بفهمیم که فرد جرأت‌ورزی هستیم یا نه؟
باید گفت افراد در مورد ابراز حقوقشان به چهار دسته تقسیم می‌شوند. گروه اول، افراد بی‌جرأت و منفعلی هستند. شاید ما در ظاهر، آنها را فروتن، از خود گذشته، مهربان و صبور ببینیم اما در باطن این افراد به دلیل اینکه به دیگران اجازه می‌دهند به راحتی حقوق و احساساتشان را نادیده بگیرند، همیشه ناراحت هستند و برای دفاع از حق خود جرأت حرف زدن و مقابله ندارند و به راحتی نظرات دیگران را می‌پذیرند. افراد پرخاشگر، گروه دوم را تشکیل می‌دهند. این گروه حقوق خود را به قیمت نادیده گرفتن حقوق دیگران به دست می‌آورند و در حقیقت جرأت‌مندی را با خشونت اشتباه گرفته‌اند. افراد پرخاشگر بی‌جرأت در گروه سوم قرار می‌گیرند. این گروه از افراد به دلایل مختلف احساس خشم یا خصومت نسبت به دیگران را تحمل می‌کنند اما توانایی بیان آنها را ندارند و حتی نمی‌توانند این احساسات را تحمل کنند و به همین دلیل از روش‌های غیرمستقیم مثل لج کردن، کم‌کاری، قهر و گریه و... بهره می‌گیرند. درنهایت افراد جرأت‌ورز گروه آخر را شامل می‌شوند. این افراد بدون پرخاشگری و یا استفاده از راه‌های غیرمستقیم ابراز هیجانات، تلاش می‌کنند تا حقوق‌شان را به دست بیاورند و به راحتی از این حق نمی‌گذرند. در عین حال، افکار و احساسات خود را صریح بیان می‌کنند و مورد اعتماد و منطقی هم هستند و اگر با نظر جمع مخالف باشند بدون هیچ‌گونه بی‌احترامی، نظرشان را می‌گویند. اگر شما این خصوصیات را دارید، پس می‌توانید نتیجه بگیرید که فرد جرأت‌ورزی هستید.

داشتن مهارت جرأت‌ورزی چه‌قدر اهمیت دارد؟
همه ما در زندگی بارها و بارها در موقعیتی قرار گرفته‌ایم که با درخواست و تقاضای اطرافیان، موافق نبوده‌ایم. مثلا یکی از آشنایان که با او رودربایستی داشته‌ایم به ما پیشنهاد شراکت کاری یا مثلا ازدواج داده است. مهارت جرأت‌ورزی به ما کمک می‌کند که معقولانه این تقاضاها را رد کنیم و به جای بیان این جمله که «بگذارید بیشتر فکر کنم» از جمله «من با تمام احترامی که برای شما قایلم اما بنا به دلایلی با این موضوع مخالفم» استفاده کنیم و بیهوده فکرمان را مشغول نگه نداریم البته داشتن این مهارت در برخورد مناسب با مخالفت دیگران، جلوگیری از اعتراض‌های پرخاشگرانه نابه‌جا، تقاضای معقول از دیگران و اعلام موضع خود در تصمیم‌‌های جمعی (حتی اگر تنها مخالف جمع باشیم) نیز به دردمان می‌خورد.

آیا این مهارت می‌تواند در کنترل خشم هم به ما کمک کند؟
صد در صد. یکی از مهارت‌های اساسی کنترل خشم همین جرأت‌ورزی است. یعنی فرد جرأت‌مند نه خشم خود را فرو می‌خورد که بعدها به بغض و خشونت و کینه تبدیل شود و نه دست به پرخاشگری می‌زند که رفتارش پشیمانی در پی داشته باشد بلکه قادر خواهد بود در صورت بروز خشم و عصبانیت بدون استرس و رفتار اشتباه، قاطعانه رفتار کند و تصمیم نادرستی نگیرد و با کنترل عواطف و احساسات لحظه‌ای، مدیریت شرایط را برعهده گیرد.

چگونه می‌توانیم مهارت جرأت‌ورزی را در خود تقویت کنیم؟
ابتدا باید از موضع خود مطمئن شویم یعنی مشخص کنیم که می‌خواهیم بله بگوییم یا خیر و اگر اطمینان نداریم، برای پاسخ دادن فکر کنیم و از فرد مقابل بخواهیم که موضوع را بیشتر برایمان روشن کند و در دادن پاسخ، تحت تاثیر اطرافیان قرار نگیریم. در عین حال در رفتارهای جرأت‌ورزانه بدن باید راست باشد، سر به سمت بالا نگه داشته شود و رابطه چشمی مستقیم برقرار شود و در صدا و رفتار فرد، اطمینان و قاطعیت کاملا نمایان باشد و بعد موافقت یا مخالفت خود را با کمال احترام بیان کنیم.

تمرین جرأت‌ورزی


فرض کنید دوستتان از شما تقاضا می‌کند که چند ساعتی اتومبیل‌تان را قرض بگیرد و شما مخالفید. اگر بخواهید جرأت‌مندانه رفتار کنید باید از جمله‌ای استفاده کنید که سه بخش کلی دارد. بخش اول با کلمه «من» شروع می‌شود یعنی می‌گویید: «من می‌دانم که در این شرایط به اتومبیل من نیاز داری.» در بخش دوم، دلیل تصمیم خود را عنوان می‌کنید که باید کاملا واضح، روشن و کوتاه باشد: «من می‌دانم که در این شرایط به اتومبیل من نیاز داری اما من در طول روز واقعا به آن نیاز دارم.» بسیاری از افراد فکر می‌کنند بحث همین جا تمام می‌شود اما بخش آخر، اعلام قاطع تصمیم است یعنی بعد از پایان جمله باید بگویید: «متاسفم که نمی‌توانم اتومبیل‌ام را به تو قرض دهم.» فراموش نکنید که لحن شما باید بدون تعارف اما آرام و متین و مهربان باشد. معمولا افراد منطقی با یک یا دو بار شنیدن این جملات سه بخشی قانع می‌شوند البته گاهی نیز با افراد سمجی روبه‌رو می‌شوید که باید از تکنیک‌های خاص مثل تکرار جمله گفته شده با قاطعیت بیشتر، ترک محیط (جرأت‌مندی فزاینده) و عوض کردن موضوع بحث استفاده کنید و یا حتی خود را به خنگی و نفهمیدن بزنید. اگر هم بعد از بیان جمله خود از طرف مقابل عبارت ناخوشایندی مثل «خیلی خودخواهی» را شنیدید، بهترین روش برای مقابله با این افراد سمج این جمله است: «اگر این کار خودخواهی است، پس من خودخواهم!»

شاید در فرهنگ ما یک فرد جرأت‌ورز با یک فرد مغرور و حتی بی‌ادب اشتباه گرفته شود اما اطرافیان با مشاهده رفتارهای جرأت‌مندانه مکرر فرد، مطمئنا شرایط را درک می‌کنند البته به شرطی که فرد در بیان جملات و رفتارهای جرأت‌مندانه، صحیح و منطقی عمل کند و این کار نیاز به آموزش و تمرین دارد.


نوشته شده در جمعه 89/9/26ساعت 4:24 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

چرا عاشق می‌شویم؟

فرضیه‌های متعددی در مورد اساس زیستی عاشق شدن وجود دارد. برخی می‌گویند که عشق نتیجه اوج‌گیری میزان ماده فنیل اتیل آمین، مولکولی پیام‌دهنده در مغز است که ساختمان شیمیایی مشابه آمفتامین دارد. برخی دیگر افکار ناخوانده عشق را به کاهش یافتن سیستم‌های سروتونین، یک ماده شیمیایی پیام‌رسان دیگر در مغز، نسبت می‌دهند اما داناتلا مارازیتی و دومنیکو کاناله، دو پژوهشگر از دانشگاه پیزا در ایتالیا، استدلال می‌کنند که عاشق شدن عاطفه‌ای است که به اضطراب و ترس مربوط است...
آنها معتقدند که افراد اغلب در شرایط ترس‌آفرین پیوندهای قوی عاطفی و صمیمی‌ برقرار می‌کنند. مارازیتی و کاناله برای آزمودن نظراتشان در یک بررسی به مقایسه تعدادی فرد جوان که به تازگی عاشق شده بودند با تعدادی فرد دیگر که عاشق نبودند به‌عنوان شاهد پرداختند. پژوهشگران در هر کدام از اشخاص میزان هشت هورمون مختلف را در خون اندازه گرفتند. یافته اصلی آنها این بود که میزان کورتیزول، یکی از هورمون‌های اصلی که در هنگام استرس در بدن ترشح می‌شود، در گروه افراد عاشق بالاتر است. جالب توجه اینکه در مردان درگیر عشق میزان‌ تستوسترون ـ هورمون جنسی که مسوول ایجاد میل جنسی، رفتار پرخاشگرانه در هر دو جنس مرد و زن است ـ کمتر از مردان غیرعاشق بود اما در زنان، عاشق شدن، میزان تستوسترون را افزایش داده بود. پژوهش‌های قبلی به وسیله مارازیتی و همکارانش نشان داده بود که احساس عاشق بودن معمولا تا مدت معینی ادامه پیدا می‌کند بنابراین او و کاناله میزان هورمون‌ها را اندازه‌گیری کردند، یعنی تعدادی از گروه عاشقان چند ماه بعد، یعنی در زمانی که هنوز رابطه‌شان را با معشوق حفظ کرده بودند اما گزارش می‌کردند که آرام‌تر شده‌اند و دیگر به آن اشتغال خاطر ندارند. در این هنگام میزان هورمون‌های آنها به سطح عادی بازگشته بود.

چرا شبیه‌ها جذب هم می‌شوند؟
حتی شباهت‌های به ظاهر بی‌معنا ممکن است ما را به سوی خود جذب کنند. روزهای تولد مشابه، نام خانوادگی مشابه و حتی مشابهت حرف اول نام کوچک ممکن است افراد را برای یکدیگر جذاب‌تر کند. روان‌شناسان این امر را به خودپسندی پنهانی نسبت می‌دهند. جان‌ تی‌جونز، روان‌شناس در آکادمی‌ نظامی‌ آمریکا و همکارانش در مقاله‌ای که در نشریه روان‌شناسی شخصیت و اجتماعی به چاپ رساندند هفت تحقیق را جمع‌بندی کردند که در بررسی نقش این خودپسندی پنهانی در روابط میان فردی به عمل آورده بودند. آنها از سوابق اجدادی و سایر انواع اسناد استفاده کردند تا نشان دهند افراد با احتمال بیشتری با کسی ازدواج می‌کنند که اسم کوچک یا اسم خانوادگی‌اش با اسم آنها مشابه باشد. برای مثال تجزیه و تحلیل فهرست شماره‌های تلفن نشان داد که مردان با نام چارلز با احتمال بیشتری از حد شانس و اقبال با زنانی که نام شارلوت دارند، ازدواج می‌کنند. همین امر در مورد مردان با نام رابرت و زنان با نام رابرتا، پل و پائولا و... هم صدق می‌کرد.

گردآوری: گروه سلامت سیمرغ


نوشته شده در سه شنبه 89/9/23ساعت 7:13 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

<   <<   41   42   43   44   45   >>   >

Design By : Pichak