سفارش تبلیغ
صبا ویژن

































دانلود و نقد کتاب

محققان می‌گویند: روغن ماهی از وارد آمدن آسیب‌ به بافت‌های مغز جلوگیری می‌کند.

به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا از خوزستان، محققان آمریکایی معتقدند: روغن ماهی دارای ماده خاصی است که پس از سکته از وقوع آسیب‌های مغزى جلوگیری می‌کند. این ماده که دوکوساهگزانوایک اسید نام دارد از بافت‌های مغزی محافظت می‌کند و پس از سکته، بهبودی فرد را تسریع می‌کند.

دکتر نیکولاس بازان در این خصوص گفت: ما تازه به تاثیر عمده امگا 3 و اسیدهاى چرب اساسى بر سکته پی برده‌ایم.

محققان با آزمایش تاثیرات روغن ماهی بر موش‌های آزمایشگاهی به این نتایج دست یافته‌اند.


نوشته شده در جمعه 89/8/28ساعت 7:55 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

در راه رسیدن به آفتاب

ما برآنیــم که بر آن کنیـم او را      ما درآنیم که در آن کنیم خود را

و آنگاه که نسیم جان در حیات به نفس زدن می‌رسد، ‌اندیشه در حیات، شروع به وزیدن می‌کند و با نسیمش، به وجود شکل می‌بخشد و با نوازشش، عشق را شعله‌ور می‌کند و از آتش عشق، وجود به نور می‌رسد و نور به آفتاب.

فکر، تنها بن مایة اهدایی ماست. رشد آن، اندیشه می‌سازد و حیات آن، اندیشه‌ها. غوص اندیشه در درون، وجود را به حیات می‌رساند، که در وجود به وجود او می‌رسیم. چون وجود، از آن وجود است. در رسیدن به وجود او، محو تماشای وجود زیبایهای او می‌شویم. سپس می‌توان پای در راه عشق گذاشت.

مجموعه تفکرات ما درباره حقایق عالم و واقعیتهای هستی وجود او، می‌تواند بذر عشق به زیبایهای او را در دل بکارد. که این دل به غیر از زیبایی،‌ نور و بهشت هیچ چیز دیگر را نمی‌بیند. به او عشق خواهید ورزید، آنگاه که دل پذیرای عشقی نامنتها و سوز آور و ذوب کننده می‌شود، در آن حال،‌ در راه رسیدن به آفتاب گام برداشته‌اید. و این راه، راه بی بازگشتی است. در راه، نه تنها به جلو می‌رویم، بلکه به جلو برده می‌شویم، چون او نیز به استقبال ما می‌آید. او آفتاب ما، در رسیدن است. ادامه مطلب...

نوشته شده در جمعه 89/8/28ساعت 1:9 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

با نام خالق زیبایی

سر از خلوتگاه دل بر می‌داریم تا در راهی که او خواسته قدم بگذاریم و تنها چیزی که اکنون می‌بینیم خلقت اوست و بس. حالاست که عظمت او در چشمهایمان دیده می‌شود. او در خلوتگاه، با ما همسان بود تا توانستیم به او دست یابیم، ولی حالا عظمتش را در می‌یابیم و خضوع او را در آنجا درک می‌کنیم. ما به او می‌رسیم و با او خلوت می‌کنیم و هنگامیکه چشم باز کردیم، خلقت او را می‌بینیم و عظمت آفرینشش را در می‌یابیم. ولی چگونه می‌توان از آثار او، سخن گفت.

ما یا در سیر درونیم یا بیرون. درون ما، سیر در خلوتگاه دل ماست و بیرون ما، سیر در خلقتگاه اوست. ما در حیات بشری این دنیای خلق شده او، سیر می‌کنیم یا در دنیای درونی خود، سیر سلوک. بشری که از درون به بیرون آمده، می‌تواند بیرون خود را بشناسد. بازتابهای خلقت بیرونی او در درون ماست و ما در خلقتگاه او عظمت منبع این بازتابها را با تمام وجود درک می‌کنیم.

ما او را گذراندیم تا به او برسیم، و در دنیای خلقتش به تقلید از او، خلقت می‌کنیم تا خالق گردیم، خالق مخلوق او. عظمت او، خلقت اوست. او در خلقتش خود را بوجود رسانده. وجود او در خلقتش خلق گردیده، و در خودش ما را خلق کرده. او ما را با محیطمان همسان آفریده و او خود را قبل از ما به وجود رسانده. تفکرات ما درباره هستی خالق، محدود به محدودة ماست. پس هستی خالق را در محدودة خود می‌توانیم درک کنیم. محدودة ما خلقت اوست. خلقت او به وجود رساندن خود اوست. در خلقت او غرق می‌شویم تا خالق گردیم. او خالق حیات است و نیز خلقتش در حیات است. بقای خلقت، ‌در حیات است و حیات، در خلقت اثر خالق است. حیات خلقت، برای هستی است. خلقت حیات، برای بقای هستی. خلقت او، تنها مدرک هستی اوست. ادامه مطلب...

نوشته شده در جمعه 89/8/28ساعت 1:4 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

 هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال     با که گویم که درین پرده چه‌ها می‌بینم

اینجا، همان جاست. این، همان جاست که باید می‌رسیدیم. اینجا، هم نقطه آغاز مسیر است هم نقطه پایان مسیر. اینجا، مکان خود را برای او خواستن است. مکان فریاد زدن به اوست. اینجا، محل تخلیه بار و خالی شدن است. اینجا، مکان سوختگیری مجدد است. اینجا، پالایشگاه اوست. اینجا، مکان زندگی است. اینجاست، آنجایی که رسیده‌ایم. اینجا، خلوت اوست.

خلوت، مکان رسیدن است. خلوتی که در خود باشد به وجود می‌رسد، خلوتی که در دل باشد،‌ به عشق می‌رسد، خلوتی که در او باشد، به او می‌رسد. ادامه مطلب...

نوشته شده در جمعه 89/8/28ساعت 1:0 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

در جهان تاریخ، ادیان بصورت ایدئولوژی گروه‌ها، گروه‌هایی که منافع گوناگون و گاه متضاد داشته‌اند، در آمده‌اند. هرگاه تقابل بین این گرو‌ها تا حد تخاصم و تضاد می‌رسید، ایدئولوژی‌های مذکور نیز کارکرد‌ها متضاد ایفا می‌کردند.

شریعتی، در فلسفه، تاریخ دین را به دین شرک و دین توحیدی تقسیم کرده و آورده است؛ دین شرک در تاریخ به دو شکل حرکت دارد: اول به شکل مستقیم خودش که در تاریخ ادیان می‌بینیم یعنی دین مهره‌پرستی، بعد تابوپرستی]کذا فی‌الاصل[، بعد ماناپرستی، بعد رب‌النوع پرستی، بعد چند خداپرستی، بعد ارواح پرستی، بعد به شکل خداپرستی. این سلسله دین شرک است در ادیان؛ اما اینها اشکال آشکار دین شرک است. دوم شکل پنهانی دین شرک است که از همه خطرناک‌تر و موذی‌تر است و تز همه به بشریت و به حقیقت بیشتر آسیب رسانده است. این شکل پنهانی دین شرک پنهان شدن در زیر نقاب توحید است. پیغمبران توحید تا بر‌می‌خاستند و در برابر شرک می‌ایستادند، شرک در برابرشان می‌ایستاده. این پیغمبران اگر پیروز می‌شدند و شرک را به زانو در می‌آوردند، در آن صورت شرک در پوست خودش و پیروان و جانشینان و ادامه‌دهندگان آن به زندگانی پنهانی خودشان ادامه می‌داده‌اند. این است که می‌بینیم بلعم با عور در برابر موسی و در برابر نهضت موسی از میان می‌رود، به صورت خاخام‌های دین موسی و به صورت فریسیان که قاتل عیسی هستند، در می‌آیند.


نوشته شده در جمعه 89/8/28ساعت 12:49 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

<   <<   41   42   43   44   45   >>   >

Design By : Pichak