سفارش تبلیغ
صبا ویژن

































دانلود و نقد کتاب

ادبیات، فرهنگ و هنر هر منطقه و کشوری برگرفته از تمدن، تاریخ و سنت آن منطقه است. همانطور که زن نقش غیرقابل انکار و مؤثری در تمدن، فرهنگ و تاریخ منطقه دارد، در ادبیات و هنر آن منطقه نیز حضور پیدا میکند. این حضور یا در محتوای اثر و خود اثر جلوهگری میکند و یا در مؤثر و خالق آنها.

ایزابل آلنده

بنابراین شناخت ادبیات، فرهنگ و هنر هر منطقهای با قطع نظر از زنان و شخصیت بومی و هنری آنها، شناختی عقیم و ناقص است، لذا نباید در شناخت ادبیات آمریکای لاتین که یکی از رازآلودترین و شاخصترین ادبیات و سبکهای هنری و ادبی عصر حاضر است، این قشر از جامعه را از قلم بیندازیم؛ ادبیاتی که بر خلاف بسیاری از ادبیات و هنرهای فاخر، با داشتن شاخصههای عالی و فاخر ادبی و هنری، اقبال عمومی و جمعی را هم به دنبال خود داشته است. به این منظور، در این نوشتار سعی شده شناختی هرچند کوتاه، بر ادبیات زنان آمریکای لاتین داشته باشیم.
حضور زنان در ادبیات آمریکای لاتین از سالها قبل مشهود بوده است، اما به شکل استثنا و نه قاعده، برخلاف صده اخیر که حضورشان به شکل قاعده در آمریکای لاتین پدید آمده و حضور زنان در ادبیات با ذکر چند نام و اسم خاتمه نمییابد. حتی با وجود مشکلات نشر و کمبود انتشار آثارشان، نه تنها در کنار مردان به قدرتنمایی پرداختهاند، بلکه شخصیتهای همچون: کریستینا پری روسی(1)، ایزابل آلنده(2)، النا پونتا توسکا (3) به قلههای ادبیات جهان، شهرت و محبوبیت رسیدهاند.
این پدیده را نمیتوان یک مه زودگذر به حساب آورد و به ناچار این پدیده را باید به عنوان اتفاقی عمیق در تاریخ، فرهنگ و هنر آمریکای لاتین پذیرفت و زنان را در آمریکای لاتین به عنوان قشر عظیمی از ادبیات این منطقه به حساب آورد.
البته اوج سبک داستانی زنان صرفاً به خاطر کیفیت آثارشان نیست، بلکه به خاطر تغییر عمیق در معیارهای ادبی در آمریکای لاتین نیز است. در داستانهای آنها بیش از هر چیز دیگر، بُعد مکمل طبیعت انسان و رابطههای بین افراد را مشاهده میکنیم.

النا پونتا توسکا

یکی از مهمترین ویژگیهایی که داستانهای زنان آمریکای لاتین را — علاوه بر حضور محوری شخصیت زن در داستانهایشان — از مردان آنها متمایز میکند، پرداختن آنها به درونگرایی، شعرگویی، توهم و اروتیک است که زیر نفوذ سبک ادبی خاص مهاجرین رئالیستی و یا نئورئالیستی قرار میگیرد. البته وجود این خصوصیت به این معنا نیست که داستانهای آنها زنانه محض است و باید در آنها فقط به دنبال ملاکهای سنتی زنانه گشت، بلکه مانند تمام داستاننویسان زن، خصوصیتهای مشترک و یا حتی مردانهای در آثارشان دیده میشود، همان طوری که داستانهای مردان هم مردانه محض نیست. یکی دیگر از ویژگیهایی که نویسندگان زن — شاید به خاطر احساسات درونی زنانه خودشان — در آن تبحر خاصی دارند، بیان حالات و احساسات خاصی است که میتوان آن را به چند دسته تقسیم کرد:
الف: بیان حالات و احساسات دوره کودکی و نوجوانی: آثار بسیاری از نویسندگان زن آمریکای لاتین با این موضوع و محتوا دیده میشود که از برجستهترین و معروفترین آنها میتوان به «دختر بچه بد» اثر «منتسرات اردونز بیلا» (4) اشاره کرد. داستانی که در آن نویسنده، دختر بچهای را نشان میدهد که در خیالات و ذهن خود به دنبال جدایی از عرف، قاعده و قانون، خواستار رفتار دلخواه خود است و به نوعی از زنی که در آن است ابراز گلایه و شکایت میکند، در قسمتی از داستان میخوانیم:
ادامه مطلب...
نوشته شده در پنج شنبه 89/5/28ساعت 6:29 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

هر واقعیتی در اوج خود به انتزاع و هر انتزاعی در اوج خود به واقعیت تبدیل میشود ولی هر دو اینها، هم واقعیت و هم انتزاع در پدیدهای یکپارچه مستحیلاند که همان وجود است.

در واقع این هنر انسان است که با لغزش مدام از واقعیت به انتزاع و از انتزاع به واقعیت در برابر سلطهگری وجود یکپارچه قد علم میکند.

در آثار ادبی مختلف همواره حرکتی از واقعیت به انتزاع و از انتزاع به واقعیت مشاهده میشود. گاه هنرمند از عینیات بهره میبرد و گاه از ذهنیات ولی در هرحال مایه و ماده هر اثر ادبی واژهها هستند که بدون استثنا هر کدام به تنهایی واقعیاند. حال این واقعیت میتواند عینی باشد یعنی متشکل از پدیدهها یا رویدادهای طبیعی باشد یا ذهنی باشد یعنی متشکل از مفاهیم غیرملموسی که به ذهن میآیند و مابهازای مادیای در محیط نمیتوان برای آنها یافت.
ادامه مطلب...
نوشته شده در پنج شنبه 89/5/28ساعت 6:28 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

جوانمردا!
این شعرها را چون آینه دان !
آخر ، دانی که آینه را
صورتی نیست ، در خود.
اما هرکه نگه کند،
صورت خود تواند دیدن
همچنین می دان که شعر را ،
در خود ،
هیچ معنایی نیست !
اما هر کسی، از او،
آن تواند دیدن که نقد روزگار و
کمال کار اوست
و اگر گویی‚
”شعر را معنی آن است که قائلش خواست
و دیگران معنی دیگر
وضع می کنند از خود “
این همچنان است که کسی گوید :
”صورت آینه ،
صورت روی صیقلی یی است که اول آن صورت نموده “
و این معنی را تحقیق و غموضی هست که اگر در شرح آن
آویزم ، از مقصودم بازمانم


نوشته شده در پنج شنبه 89/5/28ساعت 6:25 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

 

نظریهی ادبی، مجموعهای از ایدهها نیست که جسمیت نداشته باشد، بلکه در نهادها به صورت یک نیرو وجود دارد. نظریه در جوامعِ خوانندگان و نویسندگان به صورت رَویهای گفتمانی وجود دارد و با نهادهای آموزشی و فرهنگی چنان درهم تنیده که جداشدنی نیست. سه شیوه در نظریه که از دههی 1960 بیشترین تأثیر را داشتهاند عبارتاند از تأمل گستردهدامن در زبان، بازنمایی، و مقولاتِ تفکرِ انتقادی که ساختشکنی و روانکاوی (گاه همصدا با هم و گاه در تقابل با هم) اتخاذ کردهاند؛ تحلیلِ نقشِ جنسیتی و نظریهی «عوضی» انجام دادهاند؛ و تکوین نقدهای فرهنگی تاریخمحوری (نوتاریخیگری، نظریهی پسااستعماری) که گسترهی وسیعی از رَویههای گفتمانی را بررسی میکنند، از جمله بسیاری از اشیاة (بدن، خانواده، نژاد) را که پیشتر صاحبِ تاریخ دانسته نمیشدند.
تا پیش از دههی 1960 چندین جنبش نظری مهم وجود دارد.
ادامه مطلب...
نوشته شده در پنج شنبه 89/5/28ساعت 6:24 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |


گفت‌وگو با میترا الیاتی«مشکل اصلی، ذهن
سانسورچی خودمان است»

مشکل اصلی،
ذهن
سانسورچی خودمان است

نخستین
مجموعه
داستان شما در سال 1380 با عنوان «مادمازل کتی» چاپ شد. اگر ممکن است
درباره
گرایش‌های فکری‌تان در زمینه داستان‌نویسی در این دهه بگویید.
ادامه مطلب...

نوشته شده در یکشنبه 89/1/15ساعت 11:8 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

<      1   2   3   4   5      >

Design By : Pichak