دانلود و نقد کتاب
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم میپرسند " چه کس مرده است؟ " چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است . قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق میکند که ترا بر روی برنج نوشته،یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،یکی ذوق میکند که ترابا طلا نوشته ،یکی به خود میبالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و ... ! آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟ قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که ترا می خوانند و ترا می شنوند ،آنچنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند . اگر چند آیه از ترا به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد میزنند " احسنت ...! " گویی مسابقه نفس است ... قرآن ! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،خواندن تو آز آخر به اول ،یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ،حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند . خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو . آنانکه وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم تحقیقات نشان میدهد پرندگان مهاجر علاوه بر داشتن قطبنمای داخلی با استفاده از گیرندههای نوری و فعلوانفعالات شیمیایی درون چشمها قادر به رؤیت میدان مغناطیسی زمین و تعیین ارتفاع و جهت حرکت هستند قرنها تصور میشد پرندگان مهاجر از خورشید، ماه و ستارگان برای یافتن مسیر حرکت و رسیدن به مناطق گرمسیری استفاده میکنند؛ اما مطالعه روی سینهسرخها نشان میدهد فرایند مهاجرت بسیارپیچیده است و میدان مغناطیسی زمین همراه با فعلوانفعالات شیمیایی در بدن پرندگان که موجب ردیابی طیف سبز-آبی میشود، تنها بخشی از این حس ناشناخته را تشکیل میدهند. به گزارش نیوساینتیست، اولینبار در سالهای دهه 60 میلادی/ 50 شمسی بود که مطالعه روی سینهسرخهای در قفس، نشان داد با تغییر فصل ناآرام میشوند و قفس را همراه با خودشان همیشه به مسیر ثابتی میکشانند. اتاق تاریک بود و هانس فروم، تنها عامل تلاش این پرندگان را برای مهاجرت خاصیت مغناطیسى زمین فرض کرد. او مانند تعدادی از زیستشناسان قرن نوزدهم احتمال میداد این پرندگان از یک قطبنمای داخلی برای مهاجرت استفاده میکنند ولی نتوانست این فرضیه را اثبات کند. نزدیک به 10 سال بعد ولفگانگ ویلستکو، جانورشناس نشان داد اگر سینهسرخهای درون قفس در معرض میدان مغناطیسی قوی قرار بگیرند، مسیر حرکت را تغییر خواهند داد. این جهتیابی منحصر به پرندگان نیست، 4 دهه مطالعات ویلستکو و همسرش در دانشگاه فرانکفورت، آلمان نشان میدهد بسیاری از جانداران از سوسکها گرفته تا خفاشها و موشها برای جایجایی از میدان مغناطیسى زمین کمک میگیرند. اولین نشانهها از وجود گیرندههای مغناطیسی در سال 1975 از باکتریهای بیهوازی و ساکن دریا به دست آمد که با کمک بلورهایی حاوی زنجیره آهن که درون سیتوپلاسم آنها وجود داشت، از منطقه حاوی اکسیژن به سمت اعماق حرکت میکردند. زمانی که زنجیره آهنی این باکتریها تحت اثر میدان مغناطیسی زمین رو به بالا قرار میگرفت، قطبنمای داخلی آنها میدانست که دارند به سمت اعماق دریا حرکت میکنند. در پرندگان، اولینبار محققان این بلورهاى مغناطیسى را در کبوترهاى نامهبر کشف کردند. تعداد زیادی گلوله کوچک سرشار از آهن درون پایانههاى عصبى موجود در پوست داخلی منقار بالایی این پرندگان وجود داشت. وجود این ساختارهای آهنی در سینهسرخها، چکاوک و حتی مرغ خانگی که همگی از اجداد مشترکی منشعب شدهاند نیز اثبات شده است. بیوشیمی و رادیکالها تابش نور میتواند رادیکالهای آزاد را ایجاد کند و میدان مغناطیسى قادرست اسپین یا جهت چرخش جفت رادیکالها را تغییر دهد. در نتیجه سرعت فعلوانفعالهای شیمیایی که بخشی از آنها را رادیکالهای آزاد به عهده دارند، تغییر خواهد کرد. تشکیل این جفت الکترون رادیکال به نور نیاز دارد و اولین حدس محققان این بود که باید این فرایند در چشمهای پرنده صورت بگیرد. از سوی دیگر هیچ ماده شناختهشدهای در چشم برای این کار وجود نداشت. بیش از 2 دهه طول کشید تا نیاز پرندگان به طیف نوری سبز-آبی برای مهاجرت و وجود Cryptochrome -نوعی گیرنده نوری در گیاهان وجانوران - توانست این معمای پیچیده را حل کند. این پروتئین که نقش آن در تنظیم ساعت بیولوژیک بسیاری از جانداران اثبات شده، در واکنش به نور آبی-سبز یکی از الکترونهایش را به مولکول کوچکتری به نام FAD انتقال میدهد تا این جفت الکترون را ایجاد کند. نکته جالبتوجه اینجاست که این گیرنده تنها در چشم راست سینهسرخها کشف شده و با بستن این چشم میتوان قدرت رؤیت امواج مغناطیسی و توانایی مهاجرت را از آنها گرفت. تحقیقات نشان میدهند تشکیل این جفت رادیکال آزاد تنها یکهزارم ثانیه طول میکشد و همین زمان برای اثر میدان مغناطیسى زمین روی اسپین این جفت کافی است. . هنوز نکات مبهم متعددی وجود دارند اما تحقیقات جاری نشان میدهند پرندگان مهاجر میتوانند میدان مغناطیسی زمین را به شکل سایهروشن در کنار مناظر اطراف تماشا کنند. سینهسرخها تنها با چشم راستشان این میدان را میبینند اما پرندگانی نیز وجود دارند که از هر دو چشم برای مشاهده این میدان استفاده میکنند. نقشه مغناطیسی مهاجرت قدرت میدان مغناطیسی زمین در قطبها به حداکثر میرسد و در استوا حداقل است. پرندگان میتوانند در هنگام مهاجرت با استفاده از گیرندههای مغناطیسی درون چشم، یک نقشه ذهنی از پستیها و بلندیهای این جریان ایجاد کنند. این نقشه دقیق به خوبی میتواند برای پرندگانی که برای بار دوم یا بیشتر مهاجرت میکنند حین عبور از مناطق کوهستانی مه گرفته یا شهرهای بزرگ آلوده مورد استفاده قرار بگیرد. پرندگان جوانی که برای اولینبار مهاجرت میکنند از گیرندههای مغناطیسی درون چشمها برای تعیین شدت این میدان استفاده خواهند کرد. مطمئنا در طبیعت پرندگان مهاجر از تمامی سرنخهای موجود در دنیای پیرامون از میدان مغناطیسى زمین گرفته تا خورشید، ستارگان، بوها، مناظر و حتی صدای برخورد امواج با صخرهها استفاده خواهند کرد. مطالعه روی باسترکهایی که در شب مهاجرت میکنند و تحت اثر میدان مغناطیسی قوی راه را گم کردهاند، نشان میدهد هر صبح با طلوع آفتاب، انحراف مسیر را تصحیح خواهند کرد. بسیاری از جانداران مانند خرچنگها، لاکپشت، انواع ماهیها مانند قزلآلا، کوسهها و حتی پستاندارانی مانند خفاشها و موش کور از این حس هفتم برخوردارند اما شیوه هر یک برای درک آن اندکی متفاوت است. به عنوان مثال کوسهها از القاى الکترومغناطیسى برای جهتیابی و شکار استفاده میکنند و در مورد انسان هنوز قطعیتی در مورد وجود یا عدموجود حس هفتم به دست نیامده است. جغد گفت: خدایا! آدمهایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند. خدا گفت: آوازهای تو بوی دل کندن می دهد و آدمها عاشق دل بستن اند. دل بستن به هر چیز کوچک و هر چیز بزرگ. تو مرغتماشا و اندیشه ای! و آن که می بیند و می اندیشد، به هیچ چیز دل نمی بندد. دل نبستن سخت ترین و قشنگ ترین کار دنیاست. اما تو بخوان و همیشه بخوان که آواز تو حقیقت است وطعم حقیقت تلخ.... نام کتاب: عروسی سکوت
حالا بی حساب شدیم
وودی آلن/نگار شاطریان
عوارض جانبی 1
وودی آلن/لادن نژاد حسینی
دو کتاب مجزا که به دلیل شباهت بسیار ترجیح دادم در یک پست راجع بهشون بنویسم. هر دو داستان های کوتاه طنز وودی آلن هستند. عوراض جانبی گویا ادامه دار هست ولی اون موقع که من این کتاب رو گرفتم فقط همین یکیش ترجمه و چاپ شده بود
سبک کارهاش کاملا جدی هست . انقدر جدی داستانش رو تعریف میکنه که بعضی وقتا یادت میره طنزه ! بین این دو تا اگر بخوام یکیش رو انتخاب کنم "حالا بی حساب شدیم" رو پیشنهاد میکنم. داستان هاش جالب تر و ملموس تره. این کتاب با نام کنت دراکولا و داستان های دیگر قبلا چاپ شده. اینکه دقیقا همه ی داستان هاشون مثل همه یا نه، اطلاع ندارم
اما طنز و نوشتار عوارض جانبی به نظرم زیاد ملموس نبود
ترجمه ی نگار شاطریان رو اصلا نگیرید! ترجمه های دیگه پیشنهاد میشه
همزمان با تحقیق روی ساختارهای تشکیلشده از آهن، محققان به کشف دیگری که مرتبط با نور و اثر نیروی مغناطیسی روی فعلوانفعالات شیمیایی در بدن بود، دست یافتند.
تحقیقات نشان میدهند پرندگان مهاجر دو مکانیزم مجزا برای مسیریابی و تعیین ارتفاع در اختیار دارند. مطابق آزمونهای عصبشناسی انجامشده گیرندههای مغناطیسی تعبیه شده بالای منقار این پرندگان بیشتر به شدت میدان مغناطیسی حساسیت دارند و گیرندههای درون چشم وظیفه مسیریابی را به عهده خواهند داشت.
نویسنده: فرنگیس آریانپور
ناشر: انتشارات شادان
فرمت: اسلاید Power Point
تعداد فایلها: 31 فایل
دانلود در ادامه مطلب
Design By : Pichak |