سفارش تبلیغ
صبا ویژن

































دانلود و نقد کتاب

گریه کنید تا سالم باشید!
اگرچه فلسفه و کارکرد عزاداری ایام محرم و عاشورا فراتر از مساله سلامت و مفاهیم آنست اما برخی کنش های انسانی و عاطفی نهفته در آن از منظر سلامت نیز قابل تحلیل و بررسی است .

  یکی از مهمترین فعل و انفعالات زیستی و فیزیولوژیکی که به واسطه آیین های این ایام در انسان افزایش می یابد گریستن و اشک ریختن است . مطالعات مختلف در سرتاسر جهان نشاندهنده این امر است که گریستن در سلامتی بدن نقشی کلیدی داشته و محققان گریه کردن را به عنوان یکی از شیوه های درمانی به افرادی که به افسردگی دچارند، توصیه می کنند.

 بررسیها نشان می دهد اشکهایی که با احساسات در ارتباطند، دارای سطوح بالایی از پروتئین، منگنز، پتاسیم و هورمونهای مانند پرولاکتین هستند. منگنز یکی از مواد حیاتی بدن است که افزایش آن در بدن می تواند منجر به کاهش توانایی لخته شدن خون، کاهش کلسترول خون و مشکلات پوستی شود. همچنین پتاسیم بر روی سیستمهای اعصاب و ماهیچه ها و فشار خون تاثیر گذار بوده و هورمون پرولاکتین نیز در ایجاد استرس نقش داشته و بر عملکرد سیستم دفاعی بدن و دیگر قسمتها تاثیر گذار است و افزایش هر یک از این سه ماده در بدن می تواند اختلالات متفاوت و پیچیده ای را ایجاد کند.به گفته محققان به این دلیل که عدم کاهش استرس در افراد می تواند منجر به سکته قلبی و اختلال در قسمتهای مختلف مغزی شود، گریه کردن نقش حیاتی را برای حفظ سلامت انسانها ایفا می کند.

متخصصان مغز واعصاب و روانپزشکان نیز  می گویند 85 درصد زنان و 73 درصد مردان پس از گریه کردن به احساس بهتری دست پیدا می کنند.

فواید گریه کردن :

1- هنگامی که ما دچار استرس هیجانی می شویم، مغز و بدن ما شروع به تولید ترکیبات شیمیایی و هورمونهای خاصی میکند. گریه کردن کمک میکند تا این ترکیبات شیمیایی زائد که نیازی به آنها نیست از بدن حذف گردند.

2- اشکهای احساسی در واقع مواد سمی ای که در پی استرس هیجانی در خون تجمع می یابند را از بدن دفع میکند.

3- اشکهای احساسی سطح منگنز بدن را کاهش میدهند. این مواد معدنی بروی خلق و خو تاثیر مستقیم میگذارد. غلظت منگنز اشک احساسی ?? برابر بیشتر از منگنز موجود در سرم خون است.

4- اشک احساسی نسبت به اشک پایه و رفلکس حاوی ?? درصد پروتئین آلبومین بیشتری میباشد.

5- گریه مانند ادرار و تعریق باعث حذف مواد سمی و محصولات زائد بدن میشود.

6- گریه یک مکانیسم رایگان، طبیعی و قدرتمند برای کنار آمدن با درد، استرس و اندوه میباشد.

7- هورمونهایی که پس از استرس در بدن انباشته میشوند به حد سطح سمی رسیده و باعث تضعیف سیستم ایمنی بدن و دیگر فرآیندهای بیولوژیکی میشوند. اشک های احساسی به عنوان دریچه اطمینان برای قلب عمل میکنند.

8- ترکیباتی که حین استرس در بدن تجمع می یابد با اشک خارج میگردند. همین امر باعث کاهش استرس میگردد. این مواد شامل آندورفین (lucine-enkephaline)، که در کنترل درد موثر است، پرولاکتین که در تنظیم تولید شیر نقش دارد، و آدرنوکورتیکوتروپین (ACTH) که یک نشانگر مهم استرس است، میباشند. سرکوب گریه و اشک باعث افزایش استرس میگردد.

9- نه تنها گریه باعث ارتقای سطح سلامتی فرد میشود بلکه در افزایش حس تعلق در گروه نیز تاثیر گذاربوده و موجب افزایش حضور و دخالت دیگران در تامین رفاه فرد میشود. اشک ها یک روش موثر در ایجاد ارتباط بوده و در برانگیختن حس همدردی و دلسوزی سریعتر ازهر ابزار دیگری عمل میکنند. گریه بطور موثری بازگو کننده آنست که شما در مورد یک دلمشغولی خاص صادق و بی ریا بوده و در کنار آمدن با آن مشکل مضطرب میباشید.

10- گریه عملی طبیعی، سالم و شفا بخش است.

11- گریه در کاهش و جلوگیری از بیماریهای مرتبط با استرس موثر میباشد.

12- خنده و گریه دو ابزار کارآمد درکاهش استرس و رهایی از احساسات منفی میباشند.

13- هنگامی که گریه سرکوب میشود، هیجانات رها نمی شوند و خصایص شخصیتی مخرب همچون پرخاشگری بروز میکنند.

14- به باور دانشمندان سرکوب و امتناع از گریه کار معقولی نیست. اما برخی افراد که پس از مورد انتقاد قرار گرفتن، مشاجره با دوستان، مواجهه با ناکامیهای کوچک فورا شروع به گریستن میکنند، باید به روانشناس مراجعه کنند. چرا که معمولا علت اصلی این نوع گریه ها اعتماد بنفس پایین و یا مشکلات روانی مزمن در فرد بوده و بایستی فرد تحت درمان قرار گیرد.

15- انسان ها پس از گریه کردن از لحاظ جسمی و روانی احساس بهتری میکنند و در واقع سبک و خالی میشوند. (به علت دفع مواد انباشته شده که توضیح داده شد)

16- گریه یک ابزار برقراری ارتباط است یک زبان جهانی برای درخواست کمک و حمایت اجتماعی.

17- گریه کمک میکند به آزاد سازی آندورفین ها به جریان خون. آندورفین ها ترکیبات شیمیایی ای هستند که باعث بهبود خلق و خو و تسکین درد میشوند.

یکی از معیارها و متغیرهایی را که در تاثیر گریستن باید مورد توجه قرار داد  تفاوت جنسیتی است . همه می دانیم که معمولا زنان بیش از مردان گریه می کنند تحقیقات و بررسی های علمی نیز این را نشان داده است زنان ? تا ? برابر بیشتر از مردان گریه میکنند. ?.? بار در ماه. برای شناخت این تفاوت به نکات ذیل تئجه کنید:

تفاوت گریه در مردان و زنان

- دختران و پسران تا قبل از بلوغ به یک میزان گریه میکنند، چرا که ترشح هورمون پرولاکتین که باعث تحریک تولید اشک میشود به یک میزان در هر دو جنس تولید می شود.

ـ پس از بلوغ میزان ترشح پرولاکتین که در تولید و تناوب گریه موثر است در زنان ?? درصد بیشتر از مردان می شود.

- غدد اشکی مردان از لحاظ ساختاری متفاوت و کوچکتر از غدد اشکی زنان می باشد. شاید یکی از دلایل بیشتر گریه کردن زنان نیزهمین مسئله باشد. مردان و زنان نمیتوانند یکدیگر را بخاطر چگونه گریه کردنشان مورد سرزنش قرار دهند.

- یکی دیگر از علل بیشتر گریه کردن زنان باورهای فرهنگی میباشند، که اجتماع گریه کردن زنان را بیشتر مورد پذیرش قرار می دهد. مردان آرام، بدون صدا و با اندکی اشک گریه میکنند. بطوری که معمولا کاسه چشمان آنها از اشک پر می شود، اما بندرت اشک به گونه ها سرازیر میگردد.

- اما زنان معمولا پر سرو صدا و با اشک های فراوان گریه می کنند.

- مردان اغلب در نتیجه احساسات مثبت و زنان پس از درگیری و مشاجره با دیگران و یا در نتیجه احساس بی کفایتی گریه می کنند.

بر اساس نتایج مطالعات جدید گریستن باعث افزایش انگیختگی در عملکرد بدن برای دفع تهدیدهای فیزیولوژیکی خواهد شد. برای اثبات این نظریه محققان افزایش حساسیت پوست را در حین گریستن و بعد از آن و همچنین افزایش عمق تنفس در انسان را مثال می زنند. زیرا این دو پدیده از نشانه های سلامتی بدن به شمار می روند.

در حال حاضر دانشمندان فراوانی در سر تا سر جهان مشغول مطالعه بر روی این پدیده طبیعی بوده تا بتوانند نشانه های علمی را برای درک منشا اصلی گریه، تاثیرات اجتماعی و شخصی گریستن و ارزش سلامتی آن به دست آورند که این تلاش جهانی می تواند عمل گریستن را که اکثر جوامع آن را نشانه ضعف در افراد می دانند، به عملی مفید و ضروری تبدیل کند.

 

منبع : سلامت نیوز


نوشته شده در سه شنبه 89/6/16ساعت 3:3 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

امیدواری؛ تازه ترین حربه مبارزه با افسردگی


بنا بر گزارش اریکا سلسته، طبق پژوهشهایی که به تازگی به انجمن روانشناسی آمریکا ارائه شده است، امیدواری می تواند تازه ترین حربه مبارزه با بیماری افسردگی محسوب شود

بسیاری از افراد کهنسال با دید ضعیف به مراکز درمانی می روند و ضمن شکایت از شرایط خود از دس

اندرکاران می خواهند که پاسخ تمام سئوالات آنها را بدهند و معجزه ای کنند که آنها یک بار دیگر بتوانند به آسانی کتاب و روزنامه بخوانند.


کریستین لانگ، یکی از کارمندانی که به طور داوطلبانه در مرکز ضعف بینایی کار می کند، اغلب مواقع با مردان و زنان مسنی کار می کند که در حال از دست دادن بینایی خود هستند.

 خانم لانگ با جثه ای کوچک شاید آخرین فردی باشد که بتواند به دیگری کمکی برساند، اما رفتار مثبت او شاید بهترین دارویی باشد که هر فردی می تواند برای رسیدن به بهبودی کامل دریافت کند

.کریستین لانگ می گوید: <<بیماران کهنسال وقتی در می یابند که من از ابتدا به ضعف بینایی دچار بوده ام امیدوار می شوند و به خود می گویند اگر او توانسته با این بیماری درطول عمر خود بجنگد پس برای ما که فقط

نیمی از عمرمان با آن روبرو هستیم امکان پذیر است که بر این بیماری غلبه کنیم

 کریستین لانگ از نظر پزشکی به عنوان یک فرد نابینا شناخته شده است و داستان او و دیگرانی چون او نشان می دهد که پژوهشگرانی مانند لورا دریر، استاد رشته روانشناسی دانشگاه آلاباما در بیرمینگهام، بی جهت مشغول مطالعه برای بررسی تاثیرات <<امید درمانی>> در مردم نیستند

.لورا دریر می گوید امید درمانی یک ایده ابتکاری تازه است و من فکر می کنم هرروز تعداد بیشتری از پژوهش ها از طریق یافته های تازه تحقیقات خود را روی این مسئله بنا خواهند کرد.

لورا دریر یکی از پیشتازان پژوهش های چندگانه در زمینه <<امیدواری>> است.جنیفر چیونس، از دانشگاه ایالتی اوهایو، در یک کنفرانس روانشناسی در شهر بوستون، اخیرا نتایج تحقیقات خود را روی 97 زن و مرد کهنسال که به تازگی با بیماری ضعف بینایی غیرقابل درمان بر شناخته شده اند ارائه داده است.

چیونس می گوید ما به دنبال تحقیق بر روی مسئله امید و امیدواری بودیم و در واقع به دنبال یافتن تفاوت ها میان افرادی که امیدوارند و افرادی که کمتر امیدوارند بودیم. وی می افزاید در آن دسته از افرادی که امید بیشتری در زندگی داشتند مقدار افسردگی به مراتب کمتر از کسانی بود که کم امید و یا ناامید بودند.افراد امیدوار خود را بهتر با شرایط اطراف تطبیق می دادند.

 همچنین در رابطه با افراد دیگر، به نظر میرسد پرستاران افراد افسرده تحت تاثیرناامیدی و افسردگی آنها روحیه افسرده ای پیدا کرده اند. درعین حال پرستارانی با روحیه مثبت توانسته اند تاثیرات مثبتی بر روی بیماران کهنسال و افسرده خود بگذارند.امیدواری نیاز به هدفمندی و طرحی برای رسیدن به این هدف ها دارد

.گروه تحقیقی که به کار اندازه گیری مقدار امید در انسانها اشتغال دارند، برای مقایسه مقدار امیدواری در افراد و با درنظر گرتفن یک وسیله سنجش ?? ماده ای در دانشگاه کانزاس از طریق یک پرسشنامه به طرح و میزان قدرت و انگیزه موجود برای رسیدن به هدف ها در این افراد پی می برند.این دانشمندان در مجموع دریافته اند که مردم می توانند یاد بگیرند که بیشتر امیدوار باشند. بنابراین روان درمانی در این افراد به آنها آموزش می دهد که چگونه صبور باشند و راههای امیدوار شدن و از جمله هدف ها و انگیزه رسیدن به آنها را در خود پیدا کنند

.بنابر نتایج این تحقیقات، <<امید درمانی>> می تواند از افسردگی جلوگیری وآن را درمان کند و در عین حال به بیماران بیاموزد که چگونه با ایجاد هدف های تازه در زندگی در مقابل افسردگی مقاومت کنند.

روان درمانی سنتی تاکنون تمرکز خود را فقط بر روی درمان مسائل و مشکلات بیمارانی گذاشته است که به دنبال حل مسائل و مشکلات ویژه خود هستند؛ اینکه چه چیزی خراب است و چگونه باید آن را درست کرد. در مقابل امید درمانی یک حرکت تازه در این روند همیشگی ایجاد کرده است که به جای کوشش در درست کردن خرابی ها می کوشد بر روی توانایی های آنها تمرکز کند و در نتیجه قدرت مقاومت افراد را درمقابل دشواری ها استحکام بخشد.

 این که آنها در حال حاضر کجا هستند و چه امکاناتی دارند و چگونه می توان این امکانات را با امید و امیدواری همراه کرد تا بتوان استحکام و قدرت لازم را برای پیشبرد هدف ها در آنها بوجود آورد.

بنا برگفته پروفسور دریر، امیدواری باید در طول زندگی فرد همواره تجربه شود. امید درمانی هرچند یک پروسه کوتاه مدت ?? هفته است اما می تواند بازده طولانی مدت و بسیار درخشانی داشته باشد.متدهای <<امید درمانی>> از طریق تکنولوژی مدرن از راه تلفن و یا اینترنت در دسترس بیمارانی است که به علل مختلف امکان حضور در محل درمان را ندارند.

دکتر لانگ که سالهاست با بیمارانی با مشکل ضعف بینایی سروکار دارد می گوید خود او با نیروی معجزه آسای <<امید>> و <<امیدواری>> به خوبی آشناست . خانواده او پیوسته موارد مثبت شخصیت او را تقویت و او را تشویق کردند که کارهای تازه را تجربه کند. از سفرتک نفره به اروپا در سنین نوجوانی گرفته تا رقص روی صحنه و حتی بازی تنیس.

کریستین لانگ می گوید: <<وقتی امیدوار باشید یک قوه محرک نیرومند شما را به جلو پیش می برد. اگر همیشه منفی باشید هیچ کاری به نتیجه نمی رسد. چرا که شما دائما درگیر این مسئله هستید که چرا زندگی من غم انگیز است، یا چرا دیگران چیزهایی دارند که من ندارم و همین جنگ و جدال و نیروی منفی بزرگترین بازدارنده در زندگی شما خواهد شد. انسان هایی که در جنگ منفی با خود عمرشان تلف می کنند هیچ وقت به آن نتیجه مثبتی که انتظار دارند نمی رسند. به نظر من یک دیدگاه مثبت، کلید پیشرفت به سوی هر خواسته و هدفی است که هرفردی می تواند داشته باشد. 

 

منبع : مرکز اطلاعات  فنی ایزان


نوشته شده در سه شنبه 89/6/16ساعت 3:3 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

چگونه می توان بر ترس غلبه کرد ؟

کنترل خود را به ترس ندهید.

ترس چیست؟ چرا ما می ترسیم؟ ترس چیزی نیست جز یک احساس و هیجان که  آنرا در ذهن خود می پرورانیم. و مشکل از آنجا شروع می شود که این احساسات و هیجانها بر زندگی ما اثر نا مطلوب می گذارند. ما از انجام بعضی کارها وحشت داریم چون می ترسیم با شکست مواجه شویم. این ممکن است بخاطر شکستهایی باشد که واقعاً در گذشته تجربه کرده ایم یا حتی واقعاً چنین شکستی را تجربه نکرده ایم ولی از اینکه ممکن است شکست بخوریم می ترسیم.

بیشتر مواقع ما از چیزی می ترسیم که حتی یکبار با آن روبرو نشده ایم. آیا احمقانه نیست؟ حقیقت این است که ما می توانیم انواعی از شکست ها را در ذهن خود تصور کنیم. آنگاه باور می کنیم این شکست ها به حقیقت خواهد پیوست و حتی برای رسیدن به هدف تلاش هم نمی کنیم. و همینجاست که دچار خطا شده ایم، چون به خاطر یک احتمال حتی از تلاش کردن می ترسیم. و موفقیت بدون تلاش و کوشش معنایی ندارد.

مارک تواین سخن جالبی در این زمینه دارد:

«من در زندگی خود سختی های زیادی را تحمل کرده ام در حالیکه تعداد کمی از آنها واقعاً رخ داده اند.»

منظور این است که بسیار از این مشقات در ذهن او بوده اند.

اکنون این سؤال مطرح می شود که چه کسی می تواند واقعاً شکست و موفقیت را تعریف کند؟ آیا شما این کار را بدرستی انجام می دهید؟ آیا شما تعاریف دیگران از موفقیت را قبول دارید؟ بعضی از افراد تعاریف سختگیرانه تری نسبت به دیگران دارند. قبول ندارید؟ برای این منظور از افراد مختلف سؤال شد شما موفقیت را چگونه تعریف می کنید دو تا از جوابها این گونه بودند:

ــ آلکس گفت: « هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم و زنده ام و فرصت دارم موفق هستم.»

ــ ولی جف عقیده داشت اگر در سال حداقل ? میلیون دلار درآمد داشته باشد موفق است.

آلکس تعریف خود را از موفقیت ساخته است و رسیدن به این موفقیت نسبتاً ساده است اما جف تا زمانیکه یک میلیون دلار در سال بدست نیاورد احساس موفقیت نمی کند. فکر می کند جف و انسانهایی مانند او چقدر در روز احساس می کنند شکست خورده اند چون هنوز آن یک میلیون دلار را بدست نیاورده اند. البته اشتباه نکنید من نمی گویم شخص نباید اهداف بزرگ در زندگی خود داشته باشد بلکه سخن بنده این است که هدف خود را با شادی بدست آورید تا اینکه با احساس رنج بدنبال بدست آوردن سعادت باشید.

هر چه تعریف شما از موفقیت سختگیرانه تر باشد ترس بیشتری به آن اضافه کرده اید. پس اجازه ندهید تعاریفی که خود ساخته اید شما را محدود کند. بدتر از همه این است که به دیگران اجازه دهید این تعاریف را برای شما بسازند.

تعاریف خود را بسازید. می توانید آنرا سخت تر کنید تا احساس شکست به شما دست بدهد یا آنرا ساده سازید تا احساس موفقیت کنید. با این روش شما ترس کمتری نسبت به اهداف خود در زندگی خواهید داشت. حال اگر بدانید که چه کاری می خواهید انجام دهید شکست نخواهید خورد. اکنون با این باور تصور کنید چه کارهایی می توانید در زندگی خود انجام دهید.

سعی کنید هر شکستی را مانند یک موفقیت ببینید. این کار ساده است چون هر شکستی که خورده اید به شما نشان داده که چه کاری را نباید انجام می دادید یا روش جدیدی در مقابل شما گشوده است. پس د رحقیقت یک موفقیت کسب کرده اید. بنابراین به هدف خود نزدیکتر شده اید. به خاطر داشته باشید گذشته با آینده یکسان نیست. و شکست دیروز مساوی با عواقب ناگوار آینده نیست. فقط بدلیل اینکه دیروز یا همین ? دقیقه پیش شکست خورده اید بدین معنا نیست که قرار است این شکست دوباره تکرار شود. تنها کاری که باید انجام دهید این است که از اشتباه خود چیزهای جدید یاد بگیرید و روش خود را عوض کنید. گذشته همان افکار شما بوده برای رسیدن به موفقیت در آینده.  نترس باشید.

منبع :  سایت پزشکان فارسی زبان


نوشته شده در سه شنبه 89/6/16ساعت 3:3 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

مراقبت از همسر سبب افزایش امید به زندگی می‌شود

یک بررسی جدید نشان می‌دهد پرستاری از همسر باعث افزایش میانگین طول عمر و کاهش خطر مرگ می‌شود


به گزارش سلامتیران تحقیقی که نتایج آن در در مجله علوم روان‌پزشکی به چاپ رسیده است، نشان می‌دهد که مراقبت و پرستاری از همسر بیمار سبب افزایش امید به زندگی  (میانگین طول عمر) در فرد می‌شود
   بررسی‌های انجام شده روی 1688 زوج‌های بالای 70 سال به مدت 7 نشان داده است پرستاری از همسر بیمار سبب می‌شود امید به زندگی تا 50 درصد افزایش یابد.

 


به گفته استفان پرون روانشناس دانشگاه میشیگان در آمریکا 14 ساعت مراقبت در هفته از همسر امید به زندگی را تا 50 درصد افزایش می‌دهد و احتمال مرگ تا 36 درصد کاهش می‌یابد.


این پژوهشگران معتقدند که عوامل فیزیولوژیک هم در این  در ایجاد این اثر دخیل است. به گفته آنها در واقع‌ ترشح هورمون اوکسی‌توسین در این افراد  سبب مقابله بدن با عوامل استرس‌زا می‌شود و میانگین طول عمر را افزایش می‌دهد

 

منبع :  سایت سلامت ایران


نوشته شده در سه شنبه 89/6/16ساعت 3:2 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

ارتباط مستقیم میان اختلالات روانی و افزایش خطر بیماریهای قلبی

نتایج یک تحقیق جدید نشان می‌دهد که ارتباط مستقیمی میان اختلالات روانی مانند افسردگی و هم چنین سیگار کشیدن و افزایش خطر بروز بیماریهای قلبی وجود دارد.

به گزارش سلامتیران به نقل از خبرگزاری فرانسه این تحقیق که نتایج آن در در مجله آمریکایی کاردیولوژی منتشر شده است، بر روی 6هزار و 576 مرد و زن به مدت هفت سال و پس از در نظر گرفتن عواملی مانند چون سن و جنسیت انجام شد و نشان داد افرادی که با اختلالات روانی از قبیل اضطراب و افسردگی دست به گریبان هستند در مقایسه با افراد شاد، بیش از 50درصد در معرض ابتلا به بیماریهای قلبی قرار دارند که در نتیجه آن خطر مرگ و میر ناشی از بیماری قلب و عروقی نیز در بین این اشخاص افزایش می‌یابد.


از سوی دیگر، وقتی پژوهشگران دانشگاه لندن رفتارهای ناسالم را در این تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند دریافتند که استعمال دخانیات و فقدان تحرک بدنی به تنهایی به تقریبا به اندازه حدود 63 درصد

احتمال بروز مشکلات قلبی عروقی را تشدید می‌کند
 
 
 
منبع :  سایت سلامت ایران

نوشته شده در سه شنبه 89/6/16ساعت 3:2 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |

<   <<   46   47   48   49   50   >>   >

Design By : Pichak